۵ علت بد حجابی چیست؟ بخش ششم
پنجمین علت بد حجابی
• فرهنگ فردگرایی و فردگرا شدن جوامع
فردگرایی به این معنا که کسی در زندگی من مهمتر از خودم نیست به مدد رسانهها، دولتهای مدرن، شهر نشینی و مهاجرت، تقویت شده است. فرهنگ فردگرایی نه تنها در پوشش بلکه در بسیاری از معضلات فرهنگی تبیینگر مهمی قلمداد میشود. به دلیل از بین رفتن فاکتورهای هویتبخشی پیشین، انسان خود را ملتزم نمیداند که محدودیتهای خاصی را بپذیرد و به تدریج فاکتورهای اکتسابی جایگزین مولفههای هویت بخش پیشین شدهاند:
ارزشهای من در گروه تحصیلات عالی خودم است که من آنها را کسب کردهام.
بر اساس موقعیت شغلی که خودم کسب کردهام اعتبار اجتماعی مییابم.
فرصتهایی که خودم ایجاد کردهام موقعیت من را رقم میزند.
هویت فردی شده به معنای آن نیست که افراد از ارتباط با دیگران بینیازند. بلکه کنش ارتباطی، وجه غالب کنش، کنشگران است و انسانها تمایل دارند که با دیگران ارتباط و تعامل داشته باشند. اما در فضای فردگرایی ارتباط و تعامل انسانها معنای دیگری مییابد. انسان تمایل دارد که دیده شود و تاثیر بگذارد حتی تاثیر کوتاهمدت، آنی و لحظه ای؛ در عین حال انسان دوستدار حضور در هویت جمعی است. اگر مرجعیتها وجود داشته باشند فرد هویت جمعی خود را در خانواده، مذهب… میداند. در صورت حذف مرجعیتهای گذشته، چیزی که انسان مدرن به آن افتخار میکند حضور در فضای رسانهای است. انسانها برای هویت یافتن، به اعتماد، ارتباط و همدلی احتیاج دارند تا بتوانند برای خود هویت تعریف کنند. حضور در بازی فرهنگ مدرن وجه غالب هویت فردی انسان مدرن است. اینکه فرد بتواند در جامعه مدرن دیده شود و بر اساس مد رفتار کند. بنابراین حضور در مدار تغییرات فرهنگی و موثر بودن و دیده شدن در این مدار عامل آرامش بخش برای انسان مدرن محسوب میشود. در فضای هویت رسانهای، هویت فردی شده، تمام دغدغهاش این است که مطابق هنجارهای این هویت رفتار کند و بازیگر اصلی این هویت، فرهنگ مدرن است. گاهی در خانواده، مدرسه و دانشگاه مسائلی رخ میدهد که به نظر میرسد تضادی در حال رخ دادن است. تضاد پدران، مادران، اساتید و اولیای مدرسه با نسل جوان؛ نسل جوان با ارزشهای نسل گذشته فاصله گرفته و روز به روز این فاصله هم بیشتر میشود. گاهی ممکن است با جوان گفتگو صورت گیرد و او استدلال را هم بپذیرد اما وقتی از فضا فاصله میگیرد دوباره به رفتارهای پیش از گفتگو و استدلال باز میگردد. مسئله این است ما توجه نداریم که فرد نه به عنوان فرد، بلکه به عنوان جریان فردی به گونهای تعریف شده که اگر در فضای جمعی مطابق فرهنگ آنها رفتار نکند گویا اصلا وجود ندارد و دیده نمیشود. درصد بالایی از دختران جامعه ما به معنویات و باورهای مذهبی اعتقاد دارند و همچنان که جامعهشناسان دین گفتهاند دینداری در زنان و دختران بیش از دینداری در مردان است. دختری که اعتقاد دارد، احساس می کند اگر مطابق هنجارهای فضای مدرن بازی نکند دیده نمی شود. چرا که بازیگر فضا، کسی دیگری است. مرجعیتهایی که باید تبلیغات فرهنگی را محافظت کنند در حال حاضر وجود ندارند و تبلیغات و استدلالها در این فضا، نتایج معکوس و منفی دارد.
از زاویهای دیگر نیز میتوان به موضوع نگریست وقتی در فضای جدید شبکههای مجازی، پیام جدید به دست افراد میرسد، بلافاصله در پی ارسال پیام به دیگری هستند. هدف این است که فرد بیان کند زودتر به اطلاعات دسترسی یافته است، یعنی حضور در این فضا هویت بخش و معنا بخش است. این فضا می تواند به درک بدپوشی در ایران کمک کند. زنان و دختران جوان احساس میکنند فاصله گرفتن از این الگوها و مدهای جدید به معنای عدم حضور اجتماعی است.