۵ علت بد حجابی چیست؟ بخش چهارم
سومین علت بد حجابی
• غلبه فرهنگ جهانی با محوریت رسانه
تلاش برای یکسان سازی فرهنگی در عصر ارتباطات
از ابتدای قرن بیستم کشورهای غربی عزم خود را برای تکمیل یک فرهنگ جهانی واحد بر اساس استانداردهای جامعه غربی به سایر خرده فرهنگها و ملتها جزم کردند. بر همین اساس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ با این هدف تشکیل شد که آرمانها، اهداف و استراتژیهای جامعه غربی، بدون منازعه و خونریزی و به صورت مسالمت آمیز از طرف کشورها به رسمیت شناخته شود. کنوانسیونها و معاهدات اساساً برای همین منظور تنظیم شدند و استانداردهایی نیز برای حضور زنان و شاخصهایی به منظور تحقق توسعه انسانی و اقتصادی در همه کشورها تعیین شد. ازسالهای اولیه تاسیس سازمان ملل متحد، برنامههای مربوط به زنان در اولویت اقدام این سازمان قرار گرفت. در دورههای ۵ ساله، مجامعی تحت عنوان مجامع بین المللی یا جهانی زنان در بعضی از کشورها تشکیل میشد که تلاش می کرد ارزش های غربی را به اجماع جهانی برساند. اما از سال ۱۹۸۰ به بعد از طریق فرهنگ سازی و رسانهها این اهداف دنبال شده است. آنگونه که کاستلز و دیگرانی که در این حوزه تعمق داشتهاند تاکید کردهاند این عصر نسبت به گذشته خود تمایزاتی دارد که بخش مهمی از آن به حضور پر قدرت رسانهها بر می گردد.
رسانهها و تحول در خانواده
رسانهها امروز عضو فعال خانوادهها هستند و نقش مهمی در زندگی افراد ایفا میکنند. ارتباط از طریق موبایل، تلفن، ایمیل، شبکههای مجازی حتی در ارتباط با اعضای خانواده نقش مهمی ایفا میکند. آن هم زمانی که میتوان ارتباط چهرهبهچهره و جمعی برقرار کرد. اما ویژگی این عصر وجود رسانههایی است که بیش از آن که امکان ایفای نقش و کنشگری را برای افراد فعال کنند، پیام، حرف و هنجار میسازند، از جمله تلویزیون، رادیو، شبکههای ماهوارهای، سینما و فضاهایی که متولی تولید محصولات فرهنگی در جوامع مدرن هستند. تلویزیون و رسانههای تصویری وقت زیادی را به خود اختصاص می دهند. این وقت گذاری برای رسانهها الگوی جنسیتی نیز دارد. تحقیقات و آمار نشان میدهد زنان ایرانی بیشترین وقت فراغت خود را به استفاده از تلویزیون اختصاص می دهند.
رسانه و پرداخت به جذابیتهای ظاهری زنانه
رسانه با حضور خود در زندگی افراد، مجموعهای از عوامل، انگیزهها و پیامدهایی را سبب می شود. رسانههای دیداری از جمله تلویزیون، ماهواره و سینما در پی نشان دادن امور مرئی میباشند. برای دریافت پیام رسانه در قالبهای دیدنی لازم است آن امر جذاب باشد تا مسئله رسانه و پیام رسانه دنبال شود. بنابراین همانطور که بسیاری از جامعهشناسان ارتباطات گفتهاند یکی از عوامل جذابیتهای رسانههای دیداری، استفاده از جاذبههای جسمی و جنسی زنان است و رسانهها بالذات تمایل دارند که بر جذابیتهای زنان تاکید کنند، جاذبههای زنان را بازنمایی و دستمایه تولید برنامه و پیام نمایند. جاذبههایی در صدا، تصویر، چهره و هماهنگ بودن چهره با لباس از طریق تصویر و نورپردازی صحنه ایجاد میشود تا پیام مد نظر رسانه بیشتر در معرض دید مخاطب قرار گیرد. بر این اساس میتوان ادعا کرد اقتضای طبیعی رسانه این است که بر جاذبههای زنان تاکید کند حتی آنجا که اساساً موضوع زنانه نیست. در کشور ما نیز با توجه به تمام نظارتها استفاده از جذابیتهای ظاهری زنان در رسانه امر رایج و تا حدی پذیرفته شده است. گاهی در سریالها با وجود ممیزیهای شدید، خط داستان استفاده از جاذبههای ظاهری زنانه را دنبال میکند، قرار گرفتن لنز، فوکوسهای روی چهره، فاصلههایی که با چهره مردانه و زنانه متفاوت برخورد میکنند. رفتار متفاوت مردان با زنان زیبارو و زنانی که از زیبایی کمتری برخوردار هستند و… پیامهای مکرری را به مخاطب ارائه میدهند. تحت تاثیر این پیامها چنین تصور میشود که ارزشهای این جامعه مبتنی بر زیبایی ظاهری، جلوه نمایی و جلوه آرایی است.
نقش رسانه در تبدیل آرایش و جلوهنمایی به ابزار کسب منزلت و پایگاه اجتماعی
برخی از زنان بیان میکنند که بدون آرایش اعتماد به نفس ندارم. حتی میتوان زنانی را سراغ گرفت که بدون آرایش از زیبایی بیشتری برخوردارند و یا زنانی را مشاهده کرد که از وجاهت ظاهری برخوردار نیستند از قضا آرایش آنها را غیرجذابتر می کند، این زنان هم پذیرفتهاند که آرایش کردن و پرداختن به چهره، نماد شخصیت و منزلت و برخورداری از پایگاه اجتماعی است. این ارزش را رسانه ساخته و تکثیر کرده است.
هجمه به فرهنگ در پیامهای غیرمستقیم رسانه
رسانههای دیداری در سطح جهانی، جامعه ما را به عنوان جامعه هدف مورد توجه قرار دادهاند و حدود ۵۰ شبکه تلویزیون فارسی زبان که اکثر مخارج آنها توسط دولتهای دیگر تامین میشود برای مخاطب ایرانی برنامه میسازند. بیشتر این برنامهها، فراغتی است و به موسیقی نمایش و سریالهای درازمدت اختصاص دارند. این برنامه نشان میدهند که رسانه و یا فرهنگ رسانه مسلط جهانی (امپریالیسم رسانهای) جامعه ما را در بحث زنان و خانواده هدف گرفته است و برای فرهنگ جامعه ما برنامهریزی میکند. ویژگی عمده رسانه این است که پیامهای غیر مستقیم و پنهانیتر رسانه از پیامهای مستقیم آن بسیار موثرتر است. پیامهایی که در متن سریال و فیلم گفته نمیشود با نحوه قرار گرفتن لنز دوربین، نمایش نوع چهره و لبخند و دلالتهای ضمنی رفتار هنرپیشهها، مواردی را به مخاطب القا میکند که معمولاً غیرمستقیم بحث پوشش را هدف گرفتهاند و طبیعی است در جامعه تاثیر خود را بر جای می گذارند.
نقش ارتباط معنادار رسانه و شهرنشینی در ایجاد هویتهای جدید
زندگی در شهرها یا حضور در کنار افرادی که شناخت سطحی و کمی از یکدیگر دارند را شاید بتوان عامل مهمی در روی آوردن شهرنشینان به رسانههای جدید، جهت گذران وقت محسوب کرد. با از دست رفتن کارایی مولفههای پیشین هویتبخش، انسان شهرنشین جهت گریز از یکسانی با دیگران و حفظ هویت و تمایز خود از آنها، ناچار به استفاده از پایگاههای جدید دیگری است که به واسطه پیوندهای گروهی تازه، هویت و موجودیت خود را رسمیت بخشد.