راهکارهای مدیریت حجاب چیست؟بخش دوم
راه کارهای خرد در مدیریت پوشش
هر کدام از افراد جامعه در مقام مادر، پدر، نوجوان و انسان بالغ اجتماعی باید توجه داشته باشد که در جامعه مدرن ارزشهای انسانی و الهی برای فرد محقق نمی شود مگر اینکه فرد به این خودآگاهی برسد که جامعه مدرن او را مدیریت میکند و او در تعامل با این مدیریت باید خود برنامه فردی به منظور رسیدن به رشد و پیشرفت داشته باشد. افراد نمیتوانند نسبت به آینده و حال خود بیتفاوت باشند. بنابراین نباید به مساله پوشش کم توجهی کنند. در این مسیر چندان هم نباید انتظار داشت که حکومتها و دولتها برای افراد اقداماتی انجام دهند بلکه خود افراد باید برنامهریزی داشته و توجه لازم را به این مهم مصروف دارند قدم اول این است که افراد تحلیلی درست از وضعیت پوشش در ایران داشته باشند، همچنین خانوادهها مطالبات را معطوف به خود کنند و نقش خویش را در عرصه فرهنگ افزایش دهند. در گام بعدی هر خانواده و هر فردی باید به خود نگاه تاریخی داشته باشد به این معنا که بررسی کند در کجا هنجارها را در خانواده محقق کردهاست نقاط قوت خود را بسط داده و نقاط ضعف خود را کاهش دهد، در ادامه به برخی راهکارهای خرد که بیشتر ناظر به توانمندسازی فرد و خانواده در موضوع پوشش است میپردازیم .
دفاع منطقی از پوشش در مواجهه با جوانان
یکی از آسیبها که در گسترش بدپوشی موثر بوده است بددفاع کردن از ارزشهای دینی و پوشش است. جوان امروز به آگاهی و اطلاعات دسترسی دارد و اگر با تناقض روبرو شود ممکن است در مشروعیت اصل حرف تشکیک کند. دفاع غلط از پوشش و رفتارهای غلط در هنجارسازی باعث میشود وضعیت پوشش بدتر شود در عین حال باید توجه شود که پوشش مسئله فرهنگی نیز هست. با ویژگیها و اقتضائات همین جامعه باید پوشش را استدلالی و صورت بندی نمود.
لزوم ارائه دیدگاه منسجم و الگوی سازگار
در جامعهایی که فردگرایی و اختیار غلبه دارد، حتی در درون خانواده نیز نمیتوان هنجارهای مربوط به پوشش را از طریق نیروهای قهری حاکم کرد. اگر باوری برای جوان ایرانی درونی و سازگار با وی نباشد این باور طرد خواهد شد و برخوردهای انضباطی نتیجه عکس خواهد داشت. مثل جراحی که رگ را میزند و آلودگی ها را خارج میکند و بعد، بر آن مرهم مینهد. نکته حائز اهمیت دیگر این است که افراد در هر مقامی که هستند پدر، مادر و مربی صرف نظر از اینکه باید به گفتههای خود در اعمال و رفتار ملتزم باشند باید بین باورهایی که تبلیغ میکنند سازگاری وجود داشته باشد. نمیتوان در رفتارهای جنسی و مسائل پوشش با فردگرایی درافتاد اما در حوزه اقتصاد فردگرایی را تبلیغ کرد.
لزوم توجه به رفتارهای انضباطی برای هر دو جنس
یکی از مشکلاتی که وجود دارد نگاه نامناسب جنسیتی به بحث پوشش است. در این موضوع گروه مخاطب، زنان هستند و سیاستهای انضباطی برای آنان اعمال می شود. به تعبیر متخصصان، اخلاقیات در جامعه ما مبتنی بر وجدانی کردن اخلاقیات نیست. استراتژی این نیست که وجدان مراقب اخلاقیات شود. در صورت توجه به وجدان، همچنان که دختر مهم است پاکی چشم پسر نیز اهمیت دارد و نسبت به پسران نیز دغدغه وجود دارد. اما در جامعه ما پسران در حاشیه امنیت قرار دارند. این رفتار سبب میشود که مقاومت در دختران نیز افزایش یابد، چرا که احساس میکنند تمام محدودیتها برای آنان است و تمام برخورداریها برای جنس دیگر؛ به علاوه مسئله بد پوشی دیالکتیکی بین زنان و مردان است. نگاه هرزه تبرج را می خواند و بالعکس وقتی فردی نگاه می کند، به دیگران انگیزه جلوه آرایی میدهد. باید توجه داشت که نمیتوان با یک نگاه تک جنسیتی ارزشها را نهادینه کرد. امروزه در بسیاری از کشورها برخوردهای انضباطی در مسائل جنسی و اخلاقی برای مردان شدیدتر است.
احیای نقش خانواده و سایر مرجعیتها
نکته قابل توجه دیگر این است که خانواده ایرانی در مواجهه با فرهنگ مسلط جهانی به حد عجیبی از انفعال رسیده است. در برخی از سریالهای آمریکایی مشاهده میشود که برخی از خانوادهها اجازه استفاده از تلفن همراه در خانه را نمیدهند و تلفن همراه را وسیله ارتباطی بیرون از خانه می دانند، چرا که آن رابرای سلامتی مضر میدانند. اما در جامعه ما با ورود این وسایل، ذوق زدگی در بین خانوادهها ایجاد میشود و خانوادهها در برابر فرهنگ غربی قدرت برخورد انتقادی و انتخابی را ندارند. در غرب نیز اینگونه نیست که هر آنچه به بازار آید خریداری شود. خانوادهها باید قدرت انتخاب و انتقاد نسبت به رسانه، مصرف و تکنولوژی داشته باشند. بسیاری از برنامههای تلویزیون و فیلمهای سینمایی برای جوانان مناسب نیست و باید توجه شود که مجوز داشتن، به معنی وجود مجوز برای همه سنین نیست. آنچه خانوادهها و مربیان را در موضع انفعال قرار میدهد عدم توجه به قدرتهای نهادی شده در نهادهای سنتی است. در جامعه مدرن بسیاری از مرجعیتها همچون قومیت و خانواده از این بین رفته است، اما این موضوع به این معنی نیست که امکان بازتولید، احیاء و نقشآفرینی ندارند و یا اینکه در وضعیت موجود هیچ تاثیری ندارند. هنوز پدران، مادران و معلمان از نظر نوجوانان منبع قدرت محسوب میشوند و هنوز فرزندان گمان میکنند و ترجیح می دهند که با پدر و مادر خود رابطه منطقی و عاطفی داشته باشند. اما این منابع قدرت در فضای مناسب تعاملی میتواند بر قدرت خود تکیه کنند. در فضای توام با تفاهم و عاطفه میتوانند از اهرم قدرت خود استفاده کنند. احیای ارزشهای دینی به طور عام و پوشش به طور خاص بدون احیای خانواده و ایفای نقش فعال خانواده و بودن آن در صف مقدم مصاف فرهنگی ممکن نیست. مثل داستان پوشش در ایران، مثل رزمندهای است که در جامعه میجنگد و تمام جامعه در پشت جبهه از او حمایت می کنند. رزمنده پوشش اسلامی در جامعه خانواده است و بقیه نهادها می بایست پشت سر خانواده حرکت کند و به گونهای عمل نمایند که خانواده و نهادهای تربیتی به شکل درونزا بحث پوشش را خود مدیریت کنند.